کد مطلب:301651 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:207

مقدمه کتاب حاضر و حیات مرحوم علامه امینی


در مدح و ثنایی كه ما از افراد می كنیم دو ضعف عمده وجود دارد: یكی اینكه ما تنها بر مبنای ظاهر افراد قضاوت می كنیم، و دوم اینكه معمولا آنگاه كه معرف را به صفتی از مكارم و فضایل معنوی متصف می نماییم نقص ما نسبت به آن فضیلت بیش از معرف است.

قضاوتهای بشری پیوسته با اشتباه و لغزش توام است. در قضاوتهای انسان، مبنای احكام صادره ظاهر افراد است. هیچكس را از باطن افراد آگاهی نیست؛ تنها خداوند متعال است كه از اسرار مطلع است و تنها اوست كه علم ظاهر و باطن تمامی امور نزد او می باشد. همین عدم اطلاع ما از حقیقت افراد است كه در بسیاری از موارد شناخت ما را با اشتباه مواجه می سازد. ما در زندگی روزمره ی خود نظرمان درباره ی افراد همواره در حال تغییر و تغیر است. ما كه روزی فردی را صالح می پنداشتیم پس از چندی درمی یابیم كه فردی بدطینت است. روزی می گفتیم فلان شخص فرد ریاكاری است و امروز درباره ی همان فرد می گوییم: او شخص بسیار زاهدی است. این تغییر نظرها و این دیدگاه های متعارض یكی از خصوصیتهای اصلی قضاوتهای ماست و دلیل عمده ی آن نیز علم ناقص و محدود ما می باشد.


از طرف دیگر قاعده ی منطقی همواره بر این بوده و هست كه: «معرف باید از معرف اجلی و اوضح باشد». مادامی كه ما در فضیلتی از معرف خود رتبه ای پایین تر داشته باشیم به قضاوتهای اشتباه مبادرت می نماییم. به عنوان مثال ما آنگاه كه نسبت به زبانی (نظیر زبان عربی) آگاهی نداریم فكر می كنیم اگر كسی كلماتی را به عربی ایراد نماید عالم به این زبان است و لذا او را به عنوان فردی كه مسلط بر زبان عربی است معرفی می نماییم؛ ولی پس از چندی كه اطلاع ما از زبان و ادبیات عرب فزونی گرفت درمی یابیم كه فرد مزبور در زبان عربی بسیار ناآگاه است و چیز زیادی از این زبان نمی داند. علت اصلی اینكه ما در نخستین قضاوت خود اشتباه كرده ایم این است كه دانش ما نسبت به زبان عربی- در زمان اولین قضاوت- از علم معرف كمتر بوده است.

با توجه به دو موضوعی كه بیان شد علمای مذهبی در معرفی انبیا و فرستادگان الهی معمولا قضاوتهای شخصی خود را مطرح نمی كنند بلكه همیشه به نصوصی استناد می كنند كه متعلق به ناحیه ی وحی می باشد.

مهمترین منصب الهی مقام شامخ ولایت است. ولایتی كه به معنی اولویت به انفس بوده و بر تمامی مخلوقات جاری و ساری است. چه كسی می تواند صاحب این مقام عظیم الهی را بدون نصوص الهی بشناسد؟ و كدام خردمندی آنگاه كه نصوص الهی در معرفی وی صادر شد از طاعتش سربپیچد؟ ما آنگاه كه از طریق آیات قرآنی و روایات پیامبران اكرم صلی الله علیه و آله و سلم دریابیم كه فرد خاصی صاحب مقام ولایت است مسئولیت عظیمی در قبال آن ولی الهی متوجه ما می گردد. صاحب مقام ولایت بودن مستلزم معصوم بودن از هر گناه و لغزش است و بر تمامی احاد بشر واجب است كه تا حد توان در شناخت ولی پروردگار كه این مقام عصمت را حائز است تلاش نمایند.

یكی از صاحبان مقام شامخ ولایت، سیده ی نساء عالمین حضرت فاطمه


زهرا علیهاالسلام می باشد. بانویی كه مناقبش چنان محیر العقول است كه شناخت و ایمان به آن- اگر از طریق وحی نبود- هرگز قابل تصور و تصدیق نبود. اینكه نور آن وجود مقدس قبل از آفرینش حضرت آدم زینت بخش دائره امكان بوده است؛ اینكه جهان به طفیل وجود او و دیگر چهارده معصوم به دائره ی وجود قدم نهاده اند؛ اینكه نام او را پروردگار برگزیده و از اسم خود نام وی را مشتق نموده است؛ اینكه انبیا به نام او متوسل بوده اند؛ اینكه حضرتش از تمامی ملائكه افضل و اشرف می باشد؛ اینكه ولایت او چون امانتی الهی به بشر عرضه گردیده است؛ اینكه توسل به او موجب استجابت دعا در بارگاه ملكوت می گردد؛ اینكه در تاریخ بشر او را جز علی كفو و همتایی پیدا نمی شود؛ اینكه او بانوی بانوان دو جهان می باشد؛ اینكه در زمان حیات او، فرشتگان افتخار مصاحبت با وی را داشته اند؛ اینكه علم او «علم به ما كان و ما یكون» است؛ اینكه خداوند دوستی او را شرط ایمان و دشمنی با او را نشانه ی كفر می داند؛ اینكه محبت و مودت نسبت به او و خاندانش تنها اجر عظیم رسالت است؛ اینكه جمع كثیری در روز قیامت به شفاعت او از دوزخ رهایی می یابند؛ اینكه حضرتش اولین میهمان بهشت است؛ اینكه رفیع ترین مقام جنت از آن او و خاندان اوست،... و عاقبت اینكه تنها اوست كه بگونه ی مطلق «ولیه الله» جهان خلقت است؛ هگی مناقبی است كه هر بشری را- در مقابل آن وجود مقدس- به حیرت و تحسین و خضوع وامی دارد. اثبات هز یك از این مناقب بتنهایی كافی است تا انسان در تعدیل و جرح تمامی بشر، مبنا را حب و یا بغض نسبت به چنین فردی قرار دهد. چنین است كه حب و بغض نسبت به فاطمه سلام الله علیها سنگ محكی برای شناخت مومن از كافر می باشد. او محبوبه بارگاه كبریایی پروردگار احدیت است.


كتاب حاضر- كه از تقریرات فرزانه ی عالم تحقیق و عاشق دلباخته ی خاندان عصمت و طهارت و مجتهد مكتب ولایت مرحوم علامه امینی (قدس سره الشریف) می باشد- به اجمال درباره ی مناقب حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام علیهاالسلام بحث نموده است. در این كتاب مناقب فاطمه ی زهرا علیهاالسلام- براساس آیات قرآنی و احادیث و روایات- مورد بررسی قرار گرفته و درباره ی هر منقبت توضیحات بسیار مفید توسط آن مرحوم ایراد گردیده است.

خوانندگان نباید گمان برند كه مطالبی كه درباره ی حضرت زهرا و ولایت او بیان گردیده است تنها یك موضوع مذهبی و شیعی است. مناقبی كه در این كتاب به آنها اشاره شده است عمدتا با استناد و ارجاح به مصادر و منابع علمای اهل تسنن بیان گردیده و لذا باید اذعان داشت كه این مناقب مورد تایید كلیه ی فرق اسلامی بوده و متفق علیه تمامی مسلمانان می باشد.

تذكر این نكته نیز ضروری است كه مطالبی را كه ما در پاورقی ها بعنوان توثیق علمای عامه- با استناد به اقوال علمای رجال اهل تسنن- آورده ایم صرفا به منظور احتجاج با طرف مقابل است و به این معنا نیست كه نظر ما درباره ی آنان قابل تطبیق با این اقوال مطروحه می باشد.